راستین کوچولو و جشن یلدا
امروز در مهد
خانه اسباب بازی
راستین مشغول بازی در اتاق اسباب بازی مهد کودک ...
راستین و عمو موسیقی
امروز عمو موسیقی اومده بود مهد راستین کوچولو. چه می کرد. ساعت 1 که رفتم دنبالش دیدم توی روروئک داره غوغا می کنه. می رقصه و دست می زنه. برعکس همیشه که می دویید میومد سمت من ، اصلا انگار منو نمی بینه. انقدر رقصید تا آخر به زور آوردمش بیرون. حالا از این به بعد شنبه ها بساطی داریم
راستین و عمو موسیقی
امروز عمو موسیقی اومده بود مهد راستین کوچولو. چه می کرد. ساعت 1 که رفتم دنبالش دیدم توی روروئک داره غوغا می کنه. می رقصه و دست می زنه. برعکس همیشه که می دویید میومد سمت من ، اصلا انگار منو نمی بینه. انقدر رقصید تا آخر به زور آوردمش بیرون. حالا از این به بعد شنبه ها بساطی داریم
اولین روز مهد کودک
امروز راستین کوچولو یک سال و یک هفته اش شده و امروز به مهد کودک رفته. البته منم باهاش بودم و تمام 4 ساعتو بازی کردیم. چیزی که خیلی جالب بود این بود که راستین کوچولو علی رغم اینکه خیلی وقت پیش راه افتاده بود اما هنوز دوست داشت که چهار دست و پا بره اینورو اونور. چون سریعتر بود. ام تا بچه های مهد و دید و دیدی که همه روی پاهاشون راه می رند و کسی چهار دست و پا نمی ره دیگه راه افتاد. امیدوارم کوچولو مهدشو دوست داشته باشه ...
اولین روز مهد کودک
امروز راستین کوچولو یک سال و یک هفته اش شده و امروز به مهد کودک رفته. البته منم باهاش بودم و تمام 4 ساعتو بازی کردیم. چیزی که خیلی جالب بود این بود که راستین کوچولو علی رغم اینکه خیلی وقت پیش راه افتاده بود اما هنوز دوست داشت که چهار دست و پا بره اینورو اونور. چون سریعتر بود. ام تا بچه های مهد و دید و دیدی که همه روی پاهاشون راه می رند و کسی چهار دست و پا نمی ره دیگه راه افتاد. امیدوارم کوچولو مهدشو دوست داشته باشه ...